
فهرست مطالب
- تصویر بزرگ
- افراط در هزینههای AI و مواجهه با واقعیت
- پلتفرمها، سیاست و تأخیرها
- برندینگ، اشتباهات و واکنش بازار
- فشار همهجانبه AI گوگل
- چشمانداز متغیر رسانه
- آنچه بعداً میبینم
تصویر بزرگ
این هفته، فاصله بین اعلام استراتژیک و واقعیت بازار غیرقابل انکار شد. ما اولین نشانههای اعمال انضباط مالی بر مسابقه تسلیحاتی استعدادهای AI را میبینیم، که نشانه واضحی است که عصر هزینهکرد بدون بازگشت سرمایه فوری در حال پایان است. در عین حال، پلتفرمهای بزرگ به بازاریابی و مانور سیاسی همهجانبه متوسل میشوند تا موقعیت خود را تثبیت کنند. پیام برای بنیانگذاران و سازندگان واضح است: در حالی که غولها با چرخههای هیجان و شطرنج ژئوپلیتیک دست و پنجه نرم میکنند، فرصت واقعی در تمرکز بر ارزش بنیادی، مالکیت بر مخاطب خود و اجرای دقیق قرار دارد.
افراط در هزینههای AI و مواجهه با واقعیت
"چه چیزی": گفته میشود متا در حال کاهش هزینههای عظیم خود برای استعدادهای AI است و این نشاندهنده نگرانیها درباره یک حباب AI بالقوه است. این موضوع در حالی است که تحلیلگران نگرانیهای حباب را کماهمیت جلوه میدهند، حتی در حالی که سم آلتمن از OpenAI هشدار میدهد که برخی سرمایهگذاران "بسیار سوخته" خواهند شد. در همین حال، متا یک مدیر اجرایی AI از اپل را به خدمت گرفته است اما برنامهریزی برای کاهش استخدام دارد و تکنولوژی AI را از یک استارتاپ مجوز میگیرد زیرا مدلهای داخلی آن عقب ماندهاند. در اخبار دیگر AI، متا و Character.ai تحت بررسی قرار دارند به خاطر ارائه مشاوره سلامت روان AI به کودکان، و یک افشاگر ادعا میکند که متا به طور مصنوعی عملکرد تبلیغات Shops را افزایش داده و قوانین حریم خصوصی اپل را دور زده است.
نظر من: نگرانی متا درباره "حباب" مربوط به پتانسیل تکنولوژی نیست؛ بلکه مربوط به اقتصاد کاربرد فعلی آن است. از دیدگاه یک اقتصاددان، آنها به نقطهای از کاهش بازدهی در جذب استعداد رسیدهاند. حقوقهای نه رقمی برای محققان یک ضرورت استراتژیک برای ایجاد قابلیت بود؛ حالا تمرکز به بازگشت سرمایه و ارسال محصول تغییر میکند. این همان ذهنیت بنیانگذار عملگرا است: سرمایه یک سلاح محدود است و باید به سمت ابتکاراتی هدایت شود که درآمد ایجاد کنند یا موقعیت دفاعپذیر بلندمدتی را تأمین کنند، نه فقط پرستیژ علمی. برای SMBها، این یک شاخص پیشرو است. وقتی غولها شروع به صحبت درباره هزینه میکنند، به این معنی است که مرحله دسترسی آزمایشی و یارانهای به تکنولوژی جدید در حال پایان است. پلتفرمها باید ابزارهای AI خود را به خودی خود پرداخت کنند، که به معنای این است که هزینهها در نهایت به تبلیغکنندگان و کاربران کسبوکار منتقل خواهد شد.
پلتفرمها، سیاست و تأخیرها
"چه چیزی": دونالد ترامپ احتمالاً چهارمین تأخیر در ممنوعیت TikTok را اعلام کرده است. رسانه دولتی حزب کمونیست چین تکرار کرده است که قانون چین صادرات تکنولوژیهای اصلی مانند الگوریتمهای ویدئو کوتاه را ممنوع میکند و یک "خط قرمز" میکشد. در حرکتی به ظاهر متناقض، کاخ سفید حساب رسمی TikTok خود را راهاندازی کرده است. در خود پلتفرم، TikTok صدها ناظر محتوا در بریتانیا را در فشار به سمت AI کاهش داده، پستها را به پنج هشتگ محدود کرده و با یک دادخواست از ایالت مینهسوتا روبرو است که ادعا میکند با الگوریتمهای اعتیادآور جوانان را شکار میکند.
نظر من: وضعیت TikTok یک کلاس درس در استراتژی ژئوپلیتیک است و برای کسبوکارها یک یادآوری واضح از ریسک پلتفرم است. از دیدگاه یک بازیکن شطرنج، هر حرکت محاسبه شده است. "خط قرمز" چین بر روی الگوریتم مانند ملکه آنها بر روی تخته است - این باارزشترین قطعه است و آنها آن را قربانی نخواهند کرد. تأخیرهای مکرر از طرف ایالات متحده نشاندهنده عدم تمایل به واژگون کردن یک اکوسیستم بزرگ اقتصادی و فرهنگی است، به ویژه در طول یک دوره انتخاباتی. پیوستن کاخ سفید به TikTok در حالی که همزمان سعی در ممنوعیت آن دارند، نهایت حفاظ است.
درس برای هر بنیانگذار و صاحب کسبوکار به طرز بیرحمی ساده و اصلی به "دکترین مخاطب قابل دستیابی" است: شما نمیتوانید یک کسبوکار پایدار بر روی زمینی که مالک آن نیستید بسازید. حضور شما در TikTok اجارهای است. در هر لحظه، صاحبخانه - چه ByteDance باشد چه دولت ایالات متحده - میتواند شرایط را تغییر دهد یا ساختمان را تخریب کند. از این پلتفرمها به عنوان لایههای کشف استفاده کنید تا کاربران را به داراییای که کنترل میکنید هدایت کنید: لیست ایمیل شما، اپلیکیشن شما، خط مستقیم ارتباطی شما. به دیگر بنیانگذاران و سازندگانی بپیوندید که اینگونه بینشها را در صندوق ورودی خود دریافت میکنند.
برندینگ، اشتباهات و واکنش بازار
"چه چیزی": سهام Cracker Barrel سقوط کرد و تقریباً 100 میلیون دلار از ارزش خود را از دست داد، به دنبال انتشار یک لوگوی جدید که با واکنش شدید مشتریان مواجه شد. به طور مشابه، نام و لوگوی جدید MSNBC برای سرویس استریمینگ آن، "MS NOW"، با انتقاد مواجه شده است. در مقابل، کمپین Gap با گروه Katseye به پرطرفدارترین کمپین آن تبدیل شده است.
نظر من: Cracker Barrel و MSNBC اشتباه کلاسیکی را مرتکب شدند که برای اتاق کمیته طراحی کردند نه مشتریان خود. این شکست طراحی نیست؛ این شکست همدلی با کاربر نهایی است. آنها احتمالاً سعی کردند با "مدرن کردن" به یک جمعیت جدید جذب شوند بدون اینکه درک کنند هسته اصلی مخاطبانی که هزینهها را پرداخت میکنند را بیگانه میکنند. واکنش بازار - یک مجازات 100 میلیون دلاری برای Cracker Barrel - بازخورد نهایی است. برای یک SMB، چنین اشتباهی کشنده است. ذهنیت ورزشکار در اینجا درباره تکرار و آمادهسازی است: به طور مداوم با مشتریان واقعی خود تست و اعتبارسنجی کنید. برند شما چیزی نیست که لوگوی شما به نظر میرسد؛ این مجموع تمام تعاملات و اعتمادی است که ساختهاید. نقض آن اعتماد برای یک بهروزرسانی ظاهری یک تجارت باخت است. این درس قدرتمندی است در تمرکز بر ماهیت محصول و خدمات خود به جای تغییرات سطحی.
فشار همهجانبه AI گوگل
"چه چیزی": در رویداد اخیر "Made by Google"، شرکت به شدت برای فروش ویژگیهای AI خود به عمومی شکاک فشار میآورد. کمپین شامل سلبریتیهایی مانند جیمی فالون و استفن کری، همراه با فهرست طولانی از تأثیرگذاران پولی است تا برای محصولات AI و گوشی Pixel خود در مقابل iPhone مورد حمایت قرار دهد. این در حالی است که گزارش شده اپل در حال بررسی استفاده از Gemini گوگل برای قدرتبخشی به Siri بازطراحی شده است. گوگل همچنین "Gemini برای خانه" و مربیگری سلامت و تناسب اندام جدید مبتنی بر AI برای Fitbit را اعلام کرده است.
نظر من: وقتی یک شرکت تکنولوژیمحور مانند گوگل به تاییدیههای گسترده سلبریتیها متوسل میشود، این یک وضعیت دفاعی است. این نشان میدهد که آنها باور دارند که در جنگ روایت شکست خوردهاند و نمیتوانند تنها با متمایزسازی محصول پیروز شوند. از دیدگاه اجرای رقابتی، این یک تلاش همهجانبه برای خرید سهم ذهنی است. آنها میبینند که OpenAI و اپل تخیل عمومی را تسخیر کردهاند و به شدت هزینه میکنند تا در گفتگو بمانند.
برای یک بنیانگذار، نتیجهگیری حیاتی است: یک محصول برتر به طور خودکار پیروز نمیشود. توزیع، روایت و بازاریابی به همان اندازه مهم هستند. گوگل سعی دارد یک مشکل بازاریابی را با پول حل کند. سوال عمیقتر این است که آیا محصول پایهای به اندازه کافی جذاب است تا کاربرانی که این کمپین جذب میکند را نگه دارد. معامله بالقوه اپل/جمینی بازی استراتژیک بلندمدت است - اگر بتوانند به "Intel Inside" برای محبوبترین دستگاه مصرفی جهان تبدیل شوند، کمپین بازاریابی به مراتب کماهمیتتر میشود. به دیگر بنیانگذاران و سازندگانی بپیوندید که اینگونه بینشها را در صندوق ورودی خود دریافت میکنند.
چشمانداز متغیر رسانه
"چه چیزی": گزارش شده که یوتیوب در حال پیشنهاد برای میزبانی مراسم اسکار است، یک پخش که به مدت 50 سال در همان شبکه بوده است. این همسو با دادههای نیلسن است که نشان میدهد استریمینگ در ماه ژوئیه به رکورد جدیدی رسیده است، با یوتیوب (13.4%) و نتفلیکس (8.8%) به تنهایی برابر با بینندگان کابل. در اخبار دیگر متمرکز بر سازنده، ستاره یوتیوب مارک رابر یک قرارداد نتفلیکس به دست آورده و اینستاگرام اکنون به سازندگان اجازه میدهد چندین Reels را به هم پیوند دهند تا یک سری ایجاد کنند.
نظر من: پیشنهاد یوتیوب برای اسکار تنها درباره یک پخش خاص نیست؛ این یک حرکت استراتژیک است تا به طور دائمی تعریف کند که "زمان اصلی" به چه معناست. آنها از مخاطب گسترده و درگیر خود استفاده میکنند تا به چالش بکشند مبانی تلویزیون خطی را. دادههای نیلسن این واقعیت را تأیید میکند: برای بخشی از جمعیت، یوتیوب تلویزیون است. بردن اسکار اعتبار نهایی این تغییر خواهد بود و وضعیت آنها را به عنوان پلتفرم رسانهای غالب تثبیت خواهد کرد.
حرکت اینستاگرام برای اجازه دادن به سری Reels یک کاربرد مستقیم از این نقشه است در مقیاسی کوچکتر. آنها درک میکنند که تعامل پایدار از محتوای اپیزودیک میآید، نه فقط از یکبارهای ویروسی. این یک هدیه برای سازندگان و SMBها است. این یک ابزار بومی برای ساختن روایت و پرورش یک مخاطب قابل دستیابی در طول زمان فراهم میکند، تبدیل بینندگان اتفاقی به یک جامعه وفادار - یک دارایی بسیار باارزشتر از یک ضربه ویروسی واحد. ساختن آن رابطه مستقیم تنها مزیت پایدار در دنیای رسانهای در حال تکهتکه شدن است.
آنچه بعداً میبینم
سیگنالی که من به دقت ردیابی میکنم عملکرد مالی واقعی ویژگیهای بومی AI است. صحبتهای متا درباره یک حباب و هزینه بازاریابی عظیم گوگل سر و صدای بالای قیف است؛ من میخواهم نتایج پایین قیف را ببینم. آیا ابزارهای جدید تبلیغاتی AI متا برای فصل تعطیلات افزایش قابل اندازهگیری در ROI برای SMBها ایجاد خواهند کرد یا فقط پیچیدگی را افزایش میدهند؟ دوم، من حرکات آرام در دسترسی به دادهها را تماشا میکنم. همانطور که پلتفرمهایی مانند X دسترسی API رایگان را پس میگیرند و ناشران درباره مدلهای "رضایت یا پرداخت" فکر میکنند، وب باز که دهه گذشته رشد را تغذیه کرده بود در حال بسته شدن است. این قدرت را متمرکز میکند و ساختن یک مخاطب مستقیم و "قابل دستیابی" را نه تنها یک استراتژی خوب بلکه تنها استراتژی برای بقا میکند. به دیگر بنیانگذاران و سازندگانی بپیوندید که اینگونه بینشها را در صندوق ورودی خود دریافت میکنند.
عضویت در بینشهای هفتگی
بینشهای هفتگی درباره هوش مصنوعی، سئو و بازاریابی رشد را مستقیماً به صندوق ورودی خود دریافت کنید. بدون اسپم، فقط مطالب مفید.
ترجیح میدهید مشترک نشوید؟ میتوانید من را در LinkedIn دنبال کنید برای همان بینشها و ارتباطات